without interruption

wɪða͡ʊt ɪntəɹʌpʃən


فارسی

1 عمومی:: پی‌در پی‌، بدون‌ بادخور، بدون‌فاص، پیوسته‌، بط‌ور مسلسل‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code